White life♡



مرسی

دینز که اجازه دادی بنویسم:)

 

خب داستان از این قراره که چند تا کتاب که تو این چند روز خوندیمو معرفی کنیم، منم چند تاشو دوباره خونده بودم واسه همین همش جدید نیستD:

 

"بی صدایی-ریچل مید"

 

فکر کنین توی یه شهر که همه ناشنوان، یک نفر یه صدایی میشنوه!

 

داستان نسبتا ماجرایی و تخیلی هست، اما اتفاق و ماجرایی که آخر داستان متوجهش میشیم خیلی شبیه به وضعیت الان ایرانه:)

 

"رویای دویدن-وندلین ون درانن"

 

اگه منو بشناسید میدونید این از کتاب های مورد علاقمه که بالای 20 بار خوندمش. فک کنید یه رویای بزرگ دارید که تا 1 قدمیش رفتید، ولی یه اتفاق میفته که بر میگردونتون به پله اول،

اگه یه دونده مثل جسیکا پای راستش رو از دست بده، یعنی چه اتفاقی براش میفته؟

 

"یک شب فاصله-جنیفر ای. نیلسن"

 

زندگی کردن توی برلین، اونم توی دورانی که آلمان به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم شده باید خیلی سخت باشه، اونم در صورتی که تو گرتایی باشی که مادر و برادر بزرگ و خودت توی نیمه شرقی و پدر و برادر دومت توی نیمه غربی باشن!

این کتاب مورد علاقمه و به نظرم یکی از زیبا ترین و فوق العاده ترین کتاب های دنیاست، به همتون پیشنهاد میکنم بخونیدش!

 

"داستان های خوب برای دختران بلند پرواز-النا فاویلی و فرانچسکا کاوالو"

 

به شدت برای دخترا پیشنهادش میکنم، با خوندنش که درواقع هر دو جلدش زندگی نامه زن های موفق جهانه کلی انگیزه میگیرین برای رسیدن به رویاهاتون:)

مریم میرزاخانی، میشل اوباما، جی کی رولینگ و هیلاری کلینتون از کسایی بودن که زندگینامشونو توی این کتاب نوشته بود:)

 

دعوت میکنم از

ملیکا،

سحر،

ریحون


هستی عزیز، سلام!

امیدوارم حالت خوب باشد. امروز دلم برایت تنگ شده و تصمیم گرفته ام برایت چیز هایی را بازگو کنم که بعید می دانم به یاد داشته باشی.

اول از همه اینکه، لطفا لطفا لطفا گاهی سری به خودت بزن دختر! میدانی چند وقت است که منتظرم در چوبی و قدیمی خانه ام را به صدا در آوری تا با هم چای خوش عطر لاهیجان بخوریم و از هر دری سخن بگوییم؟ انقدر هم تقصیر را گردن مدرسه ات نینداز!

هرچند، هم اکنون که از حل تمارین عربی ات زده ای و در حال نوشتن نامه ای به خودت هستی، شاید بتوانم ببخشمت.

لطفا کمی از تنبلی بی پایان وجودت را کم کن! خودت هم میدانی که چند تا نوشته نصفه داری!

بگذار بقیه نصیحت هایم را بگذارم برای شبی دیگر، هم اکنون میخواهم بگویم که نیاز نیست انقدر به خودت سخت بگیری آنه شرلی دنیای واقعی!(یادت می آید؟ مادرت وقتی کوچک بودی اینگونه صدایت می کرد)

گاهی وقت ها هم از این همه تمرین و درس و بعد هم لپتاپ و آهنگ دست بکش و به اطرافت بنگر! من به عنوان خودت بهتر می دانم که گاهی فقط برای فرار از آدم ها و اتفاقات دور و برت به فضای اینترنت پناه میبری:)

خلاصه اینکه، برای اینکه نویسنده ای مثل جی کی رولینگ بشوی باید خیلی تلاش کنی، پس تمرین نوشتن را یادت نرود:)

امضا، نیکوچی:)

***

خا من قراره در آینده نویسنده بشم پس برا خودم نوشتمXD مثل سحر:)

این چالشو

آقا گل شروع کرده، از

سحر هم ک دعوتم کرد تشکر میکنم:)

از هرکسی که این پستو میبینه دعوت میکنم،(اسما لینک ندارن) از ددی اونی و ویستا(اگه باشه) و کیم کوکی هم میخوام که بنویسن.


1.وقتی تو بازیای آسیایی تا نیمه نهایی رفتیم:)

2.وقتی دختر خالم که 5 ساله ندیدمش بهم زنگ زد:)

3.وقتی آلبوم مپ آف ده سول سون منتشر شد:)

4.وقتی اکسوال شدم:)

5.وقتی داشتم 11:11 تهیون رو گوش میدادم و ساعت 11:11 بود:)

6.وقتی **** بهم گفت دوستم داره:)

7.وقتی تو مدرسه با آوین به چیزایی میخندیم ک فقط خودمون میفهمیم:)

8.وقتی رفتم تو وب سحر و دیدم دعوتم کرده:)

ممنونم از

سحر که دعوتم کرد، این چالشو

شارمین شروع کرده:)

دعوت میکنم از هرکسی که این پستو میبینه، هرکس!


 
همیشه، تو همه جای دنیا، آدمایی هستن که خیلی با بقیه فرق دارن. اونا بر خلاف ظاهر سردشون، یه قلب بزرگ و مهربون، با کلی عشق دارن. شاید محسوس نباشه ولی همیشه به فکرتن. بهت خیلی اهمیت میدن و خب مشخصه که نباید باهاشون بحث کنی:)
پیدا کردن همچین آدمایی، اصلا کار راحتی نیست! میدونید، ما آرمیا خیلی خوش شانسیم که مین یونگیو داریم!
اون کسیه که همیشه کلی عشق به ما آرمیا، و کلی توجه به اعضا نشون داده. میتونم به راحتی بگم اون خاص ترین عضو بی تی اسه!
اون با رپ خفنش میگه"منو تازه کار صدا میزنن، اینم چیزیه از همون آدم، پس بگیرش!"
با ووکال جذابش هم آرمیا رو تا سرحد مرگ میبره و seesaw رو وارد روحمون میکنه.
اون برای ما یه تونی مونتاناست، با آهنگایی که برای بی تی اس مینویسه اینو بهمون ثابت کرده:)
اون برای رسیدن به این جایگاه خیلی تلاش کرده. برای رسیدن به جایی که یک جمعیت اسمشو صدا بزنن. به جایی که توی بزرگترین جشنواره موسیقی دنیا اجرا کنه.
خلاصه اینکه، امروز، یعنی از همین الان به بعد، روز تولد همین آدم هات ولی سافته. تولدت مبارک
پیشوگای آرمیا
شوگا شکری
مین فاکینگ هات یونگی
شکلات یونگز
مین یونگی
شوگا!

سلام رییس! ابر هستی با شما صحبت میکند!

 

دلمان برایتان تنگ شده بود رییس! آخر چند وقتی می شود دست از کمیک کشیدن برداشته ام، خودتان بهتر می دانید که مدرسه نمی گذارد!

 

آریانای خفن در شرف ترک گروه است، چون مدت هاست خبری از او نداریم. سوپر ریحانه گروه را ترک کرده و سوپر نیروانا هم مشکوک به خیانت است.

 

فقط من و پرسون آتشین مانده ایم. با رزای مرموز هم صلح کرده ایم، روح هدیه و ستاکولا هم دست از منفی بودن کشیده اند.

 

از وقتی که کلاس ششم تمام شده و ما هم از هم جدا افتاده ایم، ماجرا هایمان دارد کم کم از بین می رود. من و شما رییس که کنار هم هستیم، پرسون آتشین و رزای مرموز و آریانای خفن و سوپر ریحانه و ستاکولا و روح هدیه کنار هم افتاده اند، سوپر نیروانا هم که دور از بقیه مان.

 

یادت می آید سال آخر ابتدایی من برای کمیک هایم داستان هم نوشتم؟ چه دوران شادی داشتیم، کاش همیشه همینطور می ماند.

 

به هر حال، دکتر نون عزیزم، نیکتا جونم، رییس دو تا گروه مافیایی و ضد مافیا، دوست هشت ساله من، تولدت مبارک:)


ما یه مشکل خیلی بزرگ داریم!!! جون هر کی دوس داری بذار توی سایت به آرمی ها بگو هشتگ ترند کنن! حتما فهمیدین تهیونگ از بعد مرگ مادربزرگش مثل قبل نیست و اون یه سال اول عادی بوده ولی بعد از اون نباید یکم بهتر بشه حالش؟ ما میبینیم که روز به روز لبخند از روی لباش محوتر میشه. با هیت هایی که توییتر با اکانت فیک آرمی میذارن(که هیترن) و یه سری سولو استنا که از گروه بیرونش میکنن احتمالا بدجور شکسته شده و میدونم همه اعضا اینو تجربه کردن ولی تهیونگ واقعا ضعیف شده! جونگهیون خدابیامرز رو بادتونه؟ چجوری بود؟ قبل از رفتنش چه حالی داشت هوم؟ نمیخوام یادآوری کنم ولی اگر مهمه لطفا یه هشتگ ترند کنین توی توییتر آمینو ویورس اینستا فیسبوک و حتما کاری کنین که به گوش بقیه هم برسه و این هشتگ ترند بشه تا تهیونگ ببینه ما چقدر عاشقشیم! این اواخر یه پست توی ویورس گذاشته بود و معذرت خواهی کرده بود واسه چی؟مگه کاری کرده بود هان؟ لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا اگر تهیونگو دوست دارین اینکارو بخاطر اون بخاطر فندوم بکنین دردش خیلی بزرگه میدونین؟! شاولا میفهمن چی میگم.
لطفا ما نمیتونیم بذاریم این جواهر بره میتونیم؟
لطفا این هشتگو ترند کنین خواهش میکنم هرجوری شده نگین حوصله ندارم نگین این مسخره بازیا جواب نمیده شما ارمی هستین و آرمی هرچی خواسته به دست آورده پس لطفااااااااا هشتگ ترند کنین خواهش میکنم! از صمیم قلبم ازتون اینو میخوام!
قول بدین توی شبکه های اجتماعی هشتگ بزنین به گوش همه آرمی ها برسه! میتونین انگلیسی هم بفرستین که خارجی ها هم متوجه عمق فاجعه بشن. لطفا آرمی میشه اینکارو بخاطر تهیونگ انجام بدین؟
این هشتگمونه: #welovetaehyung
اینکارو بکنین باشه؟ حتا اگر دوتا فالوور دارین هر چی! استوری کنین پست بذارین هرکاری میتونین بکنین. قضیه جدیه روتون حساب میکنیم آرمی!
بوراهه!
(یادتون باشه پرپل یو رو این فرشته خلق کرده."این یعنی من بهتون عشق میورزم".)
http://uupload.ir/files/sizg_whatsapp_image_2020-04-20_at_23.30.38_(1).jpeg
http://uupload.ir/files/j8o0_whatsapp_image_2020-04-20_at_23.30.29.jpeg
http://uupload.ir/files/78jq_whatsapp_image_2020-04-20_at_23.30.39.jpeg

 

*MangoCookies*


اگه بخوام فک کنم و ببینم 20 سال دیگه چی میشم، احتمالا به این دوتا نتیجه میرسم:

1.موفق نشم مامان بابامو راضی کنم که برای آیدل شدن برم کره و نویسنده شدم، اومم احتمالا با همه کتابام و آهنگام و عروسکام(نخندین من 14 سالمه و عاشق عروسکمXD تنها ویژگی دخترونه که توی من مونده همینه) توی یه خونه بزرگ توی تهران زندگی میکنم و داستانامو مینویسم،

تا اون موقع حتما یه دور کره و ژاپن رفتمو کلی عروسک و وسیله و بند و بساط از کی پاپ و انیمه گرفتم، و هنوزم مطمئنم تو اون سن یه آدم پر شر و شورم:)

2.موفق بشم مامان بابامو راضی کنم، خب از اونجایی که احتمالا کوچیکترین عضو گروه قراره باشم تا زمانی که 34 سالم بشه گروه دیسبند شده

میرم به کشور مورد علاقم ایتالیا و احتمالا با یه دختری که عاشقش باشم ازدواج خواهم کرد چون بینم و تا اون موقع اگه هنوز ال جی بی تی شناخته شده نباشه توی ایتالیا میمونم:)

 

مرسی از

نوبادی ک دعوتم کرد

آره دیگه، دعوت میکنم از

سحر ،

دینز و

ملیکا


این چیزیه ک همیشه خدا تو چتای دارک وویس تکرار میشه:

 

من:XDDD

 

یه ری:چقد حرف میزنین امتحان دارم:/

 

لارا:دلمون میخواد

 

لارا:*هر ایموجی ای که دستش میاد رو 600 بار میفرسته*

 

من:*مث لارا هر ایموجی ای که دستم میاد رو 600 بار میفرستم*

 

تاتا:*در جواب پیام 3 قرن قبل وی هی* آره آره موافقم

 

وی هی:*وویس میده*

 

یونگی:*پوکر میفرسته*

 

من:حوصلم سر رفته:/

 

یه ری:خفه شین امتحان دارم:/

 

یه ری:هه سوووووووووو

 

هه سو:چتو قفل میکنه

 

ینی امکان نداره ی بار عین آدم خودمون تموم کنیم._.


اینو

نفیسه گفته بود بنویسیمD:

 

آقا داستان اینه که برای هر روزش یه موضوع یا یه سوال میپرسه و در مورد اون مینویسیم، دوسش داشتمD:

 

فایلشو برید از خود نفی بگیرین یا خودم بهتون بدم اگه دوس داشتینXD

 

*پست هر روز ادیت میشه!*

 

خب بسه دیه، بریم برا نوشتنش.

 

روز اول: برای چه یادداشت می‌نویسی؟

می‌خواهی چه چیزی از آن بدست آوری؟ فکر می‌کنی نوشتن چطور به احساس و هوشت کمک می‌کند؟

من نوشتنو از کلاس دومم شروع کردم با کلاس داستان نویسی خانم عرب، بعد هم کلاس داستان نویسی خانم دست غیبی،(چون معلم اولمون پسر دار شد^---^) ولی از کلاس شیشمم به طور رسمی شروعش کردم و فک کنم دلیلش این بود که یه راه برای خالی کردن احساساتم میخواستم،

اکثر داستانای من شاید یه چیز معمولی به نظر بیان ولی پشتشون کلی احساس و نگفته ها و فحش وجود داره، وقتاییم ک میرم تو یه فازی کلا همه نوشته هام به اون فازی ک توشم بر می گردهXD

حس میکنم این کار باعث میشه از اون خشونتی که تو وجودم هست کمتر بشه(راس میگم ب خداXD من آدم به شدت خشنیمXD)

و همین دیگه، همینD:

 

روز دوم: درباره پروژه یا هدفی بنویس که مدت‌هاست در ذهن داری ولی کاری برایش انجام نداده‌ای.

فهرستی از کارهایی را بنویس که مدام عقب می‌اندازی و جداگانه دلیل اهمیت هرکدامش را توضیح بده. مشخص کن که با انجام دادن آنها به چه موفقیتی در زندگی نزدیک می‌شوی. لازم نیست که برای این فهرست کاری بکنی. برای قدم اول همین کافی است.

 

تایپ کردن ادامه داستانم: قرار بود تا قبل از اردیبهشت تموم شه خیر سرم:/

درست کردن این اینفوژورنال لعنتی:این تموم شده البته، اول لیستو نوشتم بعد چرک نویسش کردم ک ی چیز دیه بهش اضافه کنم بینش اینم درست کردمXD

نوشتن متن تلفظ برا گروه:ب خدا حوصلم نمیکشه><

مرتب کردن میزم:تنها جایی که مرتبه وسطشه در حدی که یه کتاب و دفتر و لپتاپ توش جا شه:/


سلاممممم

 

گایز من ی دوست کره ای دارم خب؟

 

بعد داشتم میحرفیدم باهاش ازش پرسیدم تو فارسی هم بلدی(برا شوخی)

 

گف آره@-@

 

برگام ریخت اصننننننننننن!!!!!!

 

گفتم یکم حرف بزن و کلی ذوق کردم براش و اینا،

 

گفت که،

 

 

ب خدا شانسی پرسیدمXD

 

آره دیگه، اگه سوالی دارین ک ازش بپرسم بهم بگینXD

 

پ.ن:اسمش لی می چاست، 16 سالشه^--^ آیدیشو خواستین بگین بدم


 
یک شب فاصله رو خوندین؟ بخونین. خیلی قشنگه.
کاری به ماجرای کتاب و اینکه جذبت میکنه ندارم. به اینم کار ندارم ک برش داری نمیتونی بزاریش زمین.
بالای نوار کتاب قبل از شروع هر فصل، یه جمله از آدمای معروف جهان نوشته. بعضیاش مرتبط به دیوار برلین و داستان کتابه، بعضیاشم نه.
یکیشون که توجهمو جلب کرد این بود:
"دیوار تا پنجاه، شاید هم صد سال دیگر باقی بماند، اگر دلایلی که باعث ساخته شدنش هستند از بین نروند."
این جمله رو به خیلی از از اتفاقات امروز میشه ربط داد، ولی روی صحبت الان من با کتاب هاست!
حتما همتون میدونین که سرانه مطالعه تو ایران خیلی کمه و این حرفا. نمیخوام مثل مجریایی حرف بزنم که نیششون تا بناگوش بازه و مطمئنم تو زندگیشون دو کلمه هم کتاب نخوندن و اسم چار دیکنز، ارنست همینگوی یا اوریانا فالاچی رو هم نشنیدن و اگه ازشون بپرسی هری پاترو کی نوشته، میگن پیکاسو. نه.
میخوام بگم بیشتر این جریان کتاب نخوندن مردم تقصیر کتاب ها، یا بهتر بگم نویسنده هاشونه. میپرسید چرا؟
چون خوندن خیلی از این کتابا مث پودینگ خیارشور میمونه:/ ینی ایده خوبی داشته ها، سبک نوشتنشم خوب بوده، ولی این دوتا به هم نمیخورن:/ میشه مثل پودینگ و خیارشور که تنهایی خوشمزن ولی با هم افتضاح میشن.(این پودینگ خیارشورو تو یکی از کتابام خونده بودم، بعدم درستش کردم دادم سها خورد تا 2 ماه سایمو با تیر میزدXD)
میدونید دلیلش چیه؟ همون "چهارچوب زندگی پدر مادرها"ست! بچه تا دوتا انشا نوشته که 18 و 19 گرفته مامان باباش فک کردن بچشون لوییزا می آلکوت عه و فرستادنش ادبیات بخونه و نویسنده بشه. در حالی که بچه هه میخواسته، چه میدونم، جراح بشه مثلا.
همین باعث میشه که مردم تا این پودینگ خیارشورا رو میخونن، نتیجه گیری میکنن که همه کتابا از دم نابودن و تمام!
این برداشت من بود که بهتون گفتم. شما هم بنویسید که برداشتتون از این جمله چیه.
راستی! یک شب فاصله رو هم بخونین!
 
#درگیری_های_ذهن_من

سلام ارمی ! اوضاع برای کوک و شایعاتی که درموردش گسترش پیدا کرده خوب نیست لطفا بجای پخش کردنش و خالی کردن پشت بی تی اس بخصوص جونگکوک هشتگ
#weloveyoujungkook
و
jungkook best boy رو ترند کنین
تا بدونه عشقش به ارمی دوطرفس و ما تنهاش نمی زاریم
فقط و فقط اینو بدونید چه فیلم چه عکس چه توییت درمورد اون شایعه رو پخش نکنید
شایعه پراکنی و هیت دادنم حدی داره دیگه
بهتره بجای گسترشش به فکر پیشگیری باشیم.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها